شکل گیری مقاومت اسلامی
شکل گیری مقاومت اسلامی
عمده افراد هستههای خودجوش مقاومت که در جنوب لبنان و حومه جنوبی بیروت شکل گرفته بودند افراد مذهبی بودند که تجربه فعالیت نظامی در جنبش امل یا گروههای فلسطینی را داشتند. هستههای اعزامی از بقاع به این هستههای خودجوش وصل شدند.
شروع حرکت نظامی حزب الله لبنان هم زمان شد با فرصتی که اسرائیل به یاسر عرفات و رزمندگان فلسطینی برای خروج از لبنان در آگوست 1982 داده بود. حزب الله از عملیات محدود در داخل روستاهای جنوب آغاز کرد و سپس به عملیات گسترده پرداخت. مهمترین عملیات نظامی حزب الله در این مقطع، نابود کردن مقر فرماندار نظامی ارتش اسرائیل در شهر صور لبنان بود. جوانی از جنوب لبنان به نام «احمد قیصر» در تاریخ 11 نوامبر 1982 (20/8/1361) طی عملیاتی شهادت طلبانه، با اتومبیلی که در آن صدها کیلوگرم مواد منفجره کار گذاشته شده بود، مقر فوق را با خاک یکسان کرد. طی این عملیات، 76 افسر و سرباز اسرائیلی به هلاکت رسیدند.
با شکل گیری گروههای مقاومت در مناطق اشغالی، افراد مستقر در این مناطق در کمال مخفی کاری و داشتن کارهای پوششی در فرصتهای مناسب به مواضع و کاروانهای نظامی اسرائیل حمله و ضربات سنگینی وارد میکردند. این افراد در قالب معلم، کاسب، صنعتگر و... در منطقه حضور داشتند و حتی بعضی از آنان به عضویت رسمی امل درآمده بودند و از این پوشش برای انجام عملیات نظامی استفاده میکردند. در حالی که خط مشی مبارزاتی امل علیه اسرائیل در آن مقطع زمانی فقط «مبارزه منفی» بود.
با توجه به گستردگی منطقه جنوب لبنان، برای ایجاد هماهنگی میان نیروهای رزمنده در جنوب لبنان، این منطقه به هفت ناحیه تقسیم شد. هر ناحیه از یک مسئول نظامی و جانشین وی در امور امنیتی به همراه هشتاد نفر رزمنده تشکیل میشد. این هشتاد نفر در مجموعه هایی جدا از هم سازماندهی شده بودند، به گونه ای که هیچ گونه اطلاع و شناختی از یکدیگر نداشتند. با این کار در صورت «لو رفتن» یک گروه، از ضربه خوردن گروههای دیگر جلوگیری میشد. این افراد هیچ نوع حقوقی بابت عملیات خود دریافت نمیکردند، بلکه هر یک شغلی عادی داشتند و زندگی خود را تأمین میکردند. مسئولان نظامی نواحی هفت گانه زیر نظر «مسئول نظامی جنوب» قرار داشتند که حلقه وصل آنان با رهبران مستقر در بیروت بود.
با توجه به اینکه مبارزه در منطقه اشغالی فقط به مسائل نظامی محدود نمیشد، بلکه به صحنه کشاندن مردم و فعالیتهای مردمی علیه اشغالگران (مانند اعتصابات، تحصن ها، راهپیماییها و...) را نیز در بر میگرفت، حزب الله شورایی برای جنوب لبنان تشکیل داد که این بخش از کار را بر عهده گیرد و با روحانیون منطقه هماهنگی کند. مسئول نظامی جنوب با هماهنگی شورای جنوب عمل میکرد.
در این مرحله، بیشتر عملیات نظامی در شمال رودخانه لیطانی (حد فاصل جنوب بیروت تا جنوب صیدا) انجام میشد و در جنوب این رودخانه بیشتر فعالیتها در زمینه سازماندهی و انتقال مهمات بود. بعضی از روستاهای این منطقه به محل اجتماع و مراکز رهبری جنوب تبدیل شده بودند، لذا میبایست آرامش آنها حفظ شود تا دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی اسرائیل نسبت به آنها حساس نشوند.
حزب الله در ابتدای فعالیت مقاومت علیه ارتش اسرائیل، روش مسامحه و گذشت را در برخورد با افرادی که به گونه ای با ارتش اسرائیل ارتباط داشتند، در پی گرفت؛ زیرا در آن تاریخ، هدف حزب الله این بود که ثابت کند ارتش اسرائیل دشمن است و نه دوست. علاوه بر این، در پیش گرفتن چنین سیاستی نه تنها برای جذب داوطلبان مقاومت، بلکه برای تضمین و تداوم مبارزه با دشمن نیز امری لازم و ضروری برای حزب الله بود.
بدین ترتیب، حرکت نظامی حزب الله در قالب «مقاومت اسلامی» شکل گرفت، بدون اینکه هویت سیاسی رزمندگان حزب الله مشخص شود. رهبران مستقر در بقاع، صلاح را در آن دیدند که قبل از شکل گیری کامل و تقویت مقاومت اسلامی، اعلان موجودیت نکند و در قالب «جبهه مقاومت ملی» اخبار عملیات خود را به اطلاع عموم برساند.